خانه / اخبار / کارگاه «شیوه استناددهی به کتاب» مدرسه اول و دوم

کارگاه «شیوه استناددهی به کتاب» مدرسه اول و دوم

استاد ایازی در کارگاه «روش استناددهی به قرآن» مدرسه اول و دوم مطرح کردند؛

نتیجه گرا بودن قرآن در استنباط احکام دین تأثیر دارد.

در مورد قرآن از دو منظر بحث می‌شود؛ اولی نگاه معرفت‌شناسی قرآن و دومی نگاه روش‌شناسی قرآن.

در نگاه معرفت‌شناسی قرآن با رویکرد استنباط فقهی باید دید قرآن چه جایگاهی در استنباط دارد. باید ویژگی‌های قرآن را در مقایسه با حدیث و سایر ادله فقهی و حتی سایر کتب الهی شناسایی کرد.

در نگاه روش‌شناسی قرآن اما باید دید بیانات قرآن درباره احکام با چه روشی استنباط می‌شود. آیا همان روشی که درباره استنباط از سنت و عقل داریم، درباره قرآن نیز راهگشا است، یا اینکه فرق دارد. به‌عنوان نمونه، آیا تفاوت قرآن باسنت در مورد نفی و اثبات تاریخی و شخصی بودن قضایا، تأثیری در استنباط دارد یا خیر؟

در منبع بودن قرآن شکی راه ندارد؛ از هنگامه نزول تا به امروز. در قابل استناد بودن قرآن و نیز چگونه استنباط کردن از قرآن اما طبق استقراء در انبوه فقهای شیعه سه نظر پرچم‌داری می‌کند:

  1. نظر مشهور بر این است که قرآن حجتی مستقل است. منبع اولی و آخری است. آخری بدان معنا که در تعارض قرآن با سایر منابع قرآن رجحان دارد و فصل الخطاب است.
  2. منبع مستقلی نیست و حجیت فی‌الجمله یا به تعبیر میرزا مهدی اصفهانی حجیت جمعیه دارد. بدان معنا که قرآن با سنت حجیت دارد.
  3. باوجود حدیث دیگر نیازی به قرآن نیست. شاهد این نظر، اندک بودن عمل فقها در استناد به آیات است.

اما ویژگی‌های قرآن

  1. شیوه بیان قرآن عام و کلی است. این ویژگی قرآن است که تفاوت جوهری آن را با دیگر ادله مانند حدیث روشن می‌سازد. در قرآن صرفاً تفصیل مقداری از ابواب ازدواج، ارث و دین آمده است.
  2. احکام قرآن پراکنده است. بدین معنا که آیات نماز، روزه و حج در مواضع مختلفی بیان‌شده است. این ویژگی قرآن نیز می‌تواند نکته‌ای برای استنباط احکام از قرآن را در برداشته باشد.
  3. انعطاف و لغزش‌پذیری! قرآن برای تفسیرهای متعدد. به‌عنوان نمونه آیه «أقم الصلاه فی طرفی النهار و زلفی من اللیل» که هفت احتمال در «زلفی من اللیل» بیان‌شده است!
  4. به هم پیچیدگی مباحث قرآن. حتی در یک آیه از قرآن کریم یافت نمی‌شود که اول تا آخر آیه مثلاً فقط درباره فقه باشد.
  5. بیان تشویقی و کارکردی قرآن. قرآن در لابه‌لای بیان احکام و مباحث تشریعی از تشویق استفاده می‌کند تا مخاطب بدان رغبت یافته و آن را انجام بدهد. به‌عنوان نمونه: کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقا علی المتقین.
  6. داشتن لحن‌های متفاوت قرآن در بیان احکام. قرآن از الفاظ وجوب، استحباب و کراهت استفاده نکرده بلکه از الفاظی مانند کتب، کتابا، فرضناه، خیر، ویل، افلح، در بیان احکام استفاده کرده است.

هرکدام از این ویژگی‌های قرآن می‌تواند در استنباط کردن از آن تأثیر بسزایی داشته باشد. به‌عنوان‌مثال می‌توان گفت از مجموع قرآن این نکته استفاده می‌شود که قرآن در دوران بین صحت و قبولی عمل؛ یعنی درنتیجه بخش بودن یا نتیجه‌بخش نبودن عمل، نتیجه‌بخش بودن و قبولی عمل را برمی‌گزیند؛ مانند اینکه اگر کارفرمایی کارگر را در انتهای ساعات اداری روز امر کند، فلان کار اداری را انجام بده؛ درحالی‌که کارگر می‌داند اگر به‌سوی انجام آن کار اداری برود، چون ساعت اداری به پایان می‌رسد، نتیجه‌بخش نیست و فقط امری که از طرف کارفرما صورت گرفته است را انجام داده ولی به مطلوب نرسیده است. حال عقل می‌گوید این اطاعت کردن فایده‌ای ندارد چون به نتیجه نمی‌رسد؛ قرآن نیز همین را می‌گوید. درحالی‌که در بسیاری از احکام امروزه جامعه، این‌گونه است؛ نتیجه‌بخش نیستند ولی می‌گویند چون امر دارد باید انجام دهی. اگر این نگاه را از قرآن به دست آوریم و بپذیریم نظر دین همین است که نتیجه گراست، بسیاری از احکام امروزه با شرایط جامعه، دچار تغییر و تحول می‌شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Google Analytics Alternative