خانه / اخبار / میزگرد «چالش های فقه در دنیای معاصر» مدرسه چهاردهم

میزگرد «چالش های فقه در دنیای معاصر» مدرسه چهاردهم

مشق اجتهاد در گرگان با برگزاری میزگرد چالش های فقه در دنیای معاصر به پایان خود رسید.

روز جمعه، ۱۹ مهر ۹۸ میزگرد اختتامیه مدرسه چهاردهم مشق اجتهاد، با ارائه اساتید آقایان احمد مبلغی و سید محمدعلی ایازی همراه بود.

هر یک از اساتید به بیان چالش های فقه موجود پرداخته و از راه های برون رفت فقه از آنها گفتند.

مهم ترین مطالب مطرح شده در این میزگرد به قرار زیر است:

بیانات استاد محمدعلی ایازی:

رقبه با عبد تفاوت می کند/ اصل کرامت بر همه فتاوا مقدم است!

اگر قرآن کریم جامع است و آنطور که در بعضی روایات از نبی رسیده که الی یوم القیامه می‌باشد چرا چنین شکافی بین فتاوا و استنباطات فقهی فقها ایجاد می‌شود. این تعارضات اختصاص به زمان ما ندارد و در دوره های مختلف چنین شکافی بوده هرچند که امروز این شکاف به دلایل مختلف بیشتر و بیشتر شده است. نگاههایی که فقها به فقه سنتی و فقه پویا داشته‌اند چنین فاصله‌ای را به وجود آورده است.

اگر بخواهیم در مورد این شکاف صحبت کنیم چند عامل در آن دخیل است.
مرحوم دکتر صادقی-از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی-در کتاب ۳۰ جلدی تفسیر الفرقان، ذیل آیه: «وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ» این مساله را مطرح می‌کند که چرا قرآن تعبیر به تحریر عبد نکرده و از واژه رقبه استفاده کرده؛ رقبه یعنی (ذمه، گردن من، ذمه من، یعنی آزاد کردن چیزی که در ذمه من است)؛ مصداق آن در دوره گذشته آزاد کردن برده بود اما امروز آن مدیون و محبوس و اسیری که در زندان هست مصداق آن است.

تغییر در مناسبات عامل دیگر این شکاف است. بعنوان مثال در کشورهای آسیای دور مثل چین و کره معتقد به تعظیم مرده‌اند. آنها جسد مرده را بخاطر اینکه روح او آزرده نشود آتش می‌زنند و احترام مرده را در این می‌بینند اما در ادیان ابراهیمی اگر شما مرده را دفن نکنید او را آزرده کرده‌اید و این اختلافی در مناسبات اجتماعی هست. اگر بخوهیم در حوزه های دیگر مثل آداب تعلیم و تربیت مثال بزنیم در جامعه امروزی تنبیه قبیح است در حالیکه در زمان گذشته چنین نبود و آن را لازم می‌دانستند.

از نکات دیگر، تغییر در مصادیق است. در حوزه مسائل سیاسی مثلا در زمان پیامبر وقتی بیعت می‌کردند اگر یک نفر از رؤسا بیعت می‌کرد این بیعت از جانب همه محسوب می‌شد ولی الان باید رای افراد شفاف باشد.

اختلاف در مبانی یکی دیگر از چیزهایی است که امروزه زمینه‌های چالش را ایجاد کرده است. فقها گاهی در استنباط و مبانی اختلاف دارند بعنوان مثال یکی از مسائلی که در صلاه مسافر مطرح است بحث حد سفر است که دو دسته از روایات در آن موجود است یک دسته معتقد به اربعه فراسخ هستند و عده‌ای دیگر به یوم قلیله، در گذشته بین این دو اختلافی نبوده چون رفت و برگشت یک منزل که ۸ فرسخ بوده و یوم قلیله ۸ ساعت بوده در محاسبه با هم یکی بوده و مشکلی پیش نمی‌آمد ولی امروزه اگر بخواهیم همین ۴ فرسخ را با ماشینهای سریع برویم در یک ربع به مقصد می‌رسیم؛ باید ببینیم آیا با یک ربع فردی مسافر محسوب میشود یا نه؟

یکی دیگر از نکات، قواعد است. ما در کتاب درآمدی بر مبانی آیات احکام مبحث قاعده اصل کرامت را بیان کرده‌ایم. ما می‌گوییم اگر در جایی در تعارض با اصل کرامت حکمی و فتوایی داده شود ترجیح با اصل کرامت است.

بیانات استاد احمد مبلغی:

چالش، تهدید نیست/ تحول پنجگانه موضوعات فقهی

چالش عبارت است از یک شرایط جدیدی که فراروی یک موضوع یا یک راه حل، یک کشور یا یک منطقه، یک پدیده یا هر امر دیگری پدید می‌آید و به موجب آن بقاء و کارکرد آن شیء، آن راه حل یا سازمان در گرو بازسازی و باز تعریف آن شیء یا فعالیت و روش خود در فعالیت می‌باشد. تهدید به این معنا که اگر آن شیء خود را بازسازی نکند ممکن است که به وضعیتهای خطیری در بقاء یا کارکرد خود دچار شود و اگر به باز تعریف و بازسازی خود بپردازد این شرایط جدید قدرت مانور، قدرت حضور و تداوم عمیق تر و پویایی بیشتر را به او می‌دهد. بنابراین بر خلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم که چالش همیشه یک تهدید است اینطور نیست.

تعریف عرب زبانها از چالش تعریف خوبی است، آنها چالش را یک نوع تحدی، یک نوع هم آوردی و زورآزمایی و درگیری هست، در این درگیری اگر شیء بتواند خودش را توانمند کند همه امکانات آن شرایط جدید را به نفع خود بکار گرفته و مصادره می‌کند، و اگر بازسازی نکند در یک وضعیت منفعل، منزوی و متمایل بسوی حاشیه رفتن قرار می‌گیرد. چالش یک شرایط است، وقتی از چالش‌های فراروی فقه صحبت می‌کنیم باید به این دید به آن نگاه کرد که هم می‌تواند متضمن تهدید باشد هم متضمن فرصت.

این کارگاهها خوب و قابل استفاده است؛ اما این بحث از کارگاه هم فراتر است. چون کارگاه بیشتر جرقه‌ای میزند اما این بحث عمیقتر از این مسائل است. کارگاه می‌خواهد چیزهای موجود را عرضه کند، افق بدهد، طرح موضوع کرده و حرکت ایجاد کند اما اگر بخواهیم پاسخهای دقیق نهایی نسخه بندی شده ارائه بدهد که در اختیار حوزه ها قرار بگیرد این مهم به فراتر از کارگاه نیاز دارد.

موضوعات دچار تحول شده‌اند. این تحول از چند نظر است؛

یکی درهم‌تنیدگی موضوعات است. موضوعات در گذشته بنحوی با یکدیگر در تعامل و تداخل بودند اما خیلی کند و بی رمق و بیحال و نامرئی، گاهی هم مرئی؛ تداخل موضوعات گاهی در زمان صدور روایات هم دیده می‌شود اما در عصر حاضر امر روتین لحظه ای گسترده برجسته پررنگِ دائما در مقابل چشمان عالمان علوم مختلف قرار گرفته، شبکه‌ای و حلقه در حلقه هم و درهم‌تنیده شده‌اند. موضوعات تاثیراتی متقابل برروی هم گذاشته و رفته رفته در هم پیچیده‌تر می‌شوند.

مسأله دیگر چند لایه ای شدن هر موضوع است. هر موضوع رنگ و بویی از نوع دیگر هم دارد و اینطور نیست که صرف بعد اجتماعی یا فرهنگی داشته باشد بلکه رایحه و شمه‌ای هم از ابعاد دیگر مثل بعد ملی، فرا ملی، و ابعاد دیگر پیدا می‌کند. بنابراین یک موضوع چند لایه دارد که در اثر همان درهم‌تنیدگی است این درهم‌تنیدگی هم موضوعی به اسم و عنوان خودش هست و هم موضوعی است که حضوری در موضوعی دیگر پیدا می‌کند و بعدی دیگر هم به آن می‌دهد لذا چند بعدی شدن پیش می‌آید.

فرامرزی شدن موضوعات مسأله دیگری است. موضوعات امروزه دیگر درون یک روستا یا منطقه و شهر یا حتی یک کشور، یک منطقه بزرگ متشکل از چند کشور باقی نمی‌ماند، موضوعات فرامرزی شده و درهم‌تنیدگی بین موضوعات با ابعاد منطقه‌ای و ملی و جهانی مشاهده می‌شود. گاهی موضوعی در نقطه‌ای از جهان تبدیل می‌شود به موضوع مهمی، و سایه تأثیرگذارش می‌افتد روی همان موضوع در داخل. این شکسته شدن مرزها و جهانی شدن موضوعات بعد مهمی است.

فراپایه‌ای شدن موضوعات از امور دیگر است. موضوعاتی که پیشینه تاریخی دارند اکنون اتفاق می‌افتد که آن پیشینه تاریخی را زنده می‌کند و آن را به حرکت در می‌آورد و بعدی از ابعاد موضوع می‌شود و شکل و بعد دیگری به آن می‌دهد. شدیدتر از آن برخورداری موضوع از یک بعد آیندگی و استقبالی است. موضوع الان چنان نیست که تصور بکنید که همین الان بسته شد، امتداد آن در آینده است و آن آینده هم گاهی جزئی از این موضوع است چون با توجه به آن معنا پیدا می‌کند و این موضوع به سویی حرکت می‌کند که در آینده بگونه دیگری شکل بگیرد.

منابع شریعت و دین منابع خیلی نوسان‌دار و قدرتمندی است که ثوابت و متغیرات دارد و دستگاه عظیم و عریضی است اما الفقه شیء والشریعه شیء آخر، فقه کار ماست برای تحصیل شریعت با توجه به زمان. فقه باید یک نگاه به مسائل و موضوعات در جامعه داشته باشد و یک نگاه هم به شریعت داشته باشدکه هر دو را همسان‌سازی کرده و بیرون دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Google Analytics Alternative