حجت الاسلام والمسلمین شمس الله مریجی رییس دانشگاه باقرالعلوم (ع) از اساتید دوره اول کارگاه های روشمند سازی اجتهاد که در قالب کارگاه های مشق اجتهاد برگزار می شود در گفت وگویی با خبرنگار خبرگزاری رسا به دلایل کم رغبتی طلاب به فعالیت های پژوهشی اشاره کرد که در ادامه مشروح گفت وگو را می خوانیم.
به نظر حضرتعالی علت اصلی کم رغبتی طلاب نسبت به امر پژوهش چیست؟
یک واقعیتی را بگویم به عنوان کسی که حداقل چند سال درگیر این مباحث هستم، چه در حوزه پژوهش، چه در حوزه آموزش، اصل پژوهش در هرجایی، چه در حوزه باشد یا جای دیگر، کار سختیه، کارسخت را معمولاً سخت کوشان علاقه دارند ولی متاسفانه سختکوش کم داریم، این یک واقعیّتی است؛ شاید این برمیگردد به فرهنگ آموزش و تحقیق ما،که شاید این اتفاق در اصل کودکی افتاده باشد.
انسان یک موجود جستجوگر است یعنی از کودکی این جستجوگری و پرسشگری در ذات او است و این قدم اول پژوهش هست که در همه انسانها فطری است منتهی این فطرت را شما میتوانید پرورش دهید یا به تعبیر دیگری این قوت را به فعل تبدیل کنید؛ صحیح تر آن این است که بگوییم قوّه تحقیق و تفحص و جستجو در انسان به ماهُوَ انسان هست. در برخی از جوامع برای تقویت این قوه و به فعلیت رساندن آن ساز و کار دارند و در آن جوامع می بینید که در بحث تحقیق و پژوهش خیلی موفق هستند و در جهان پیشرو هستند.
واقعیت مسأله این که در جامعه ما فرهنگ تحقیق و پژوهش فرهنگ سازی نشده است؛ بنابراین من در یک جمله میخواهم بگویم بله ما در امر پژوهش مشکل داریم ولی این مشکل بیشتر به فرهنگ سازی ما برمیگردد و در این جهت ما الآن در آموزش هایمان این امر دیده نشده یعنی آموزش های ما بیشتر براساس حافظه و شفاهی بنا گذاری شده است و کمتر به مقوله کتبی پرداخته می شود.
افراد باید از طریق کتاب و مقاله شناخته بشوند، در جامعه علمی افراد باید مرجعیت علمی پیدا کنند؛ حوزه علمیه در سال های گذشته در بحث تحقیق و پژوهش خیلی کند پیش رفت ولی امروز پیشرفت خوبی داشته، با توجه به مؤسسات متعدد آموزشی و پژوهشی که در حوزه تأسیس شد این خلأ نسبتاً برطرف شده است.
در یک جمله اساساً پژوهش کار سختی است و قالب افراد از این کار سخت به نوعی فرار می کنند، کار پژوهشی مرد میدان و علاقه می خواهد. برخی از مشکلات پژوهشی به جامعه هم برمی گردد، جامعه باید از تحقیق و پژوهش استقبال کند و ارزش قائل بشود، جامعه باید تحقیق و پژوهش های پژوهشگران را توزیع، گسترش، انتشار دهد، متاسفانه امروز یک محققی که یک تحقیقی میکند خودش باید بدنبال چاپ و نشر و توزیع آن برود که اینها خود مشکلات خیلی از افراد است که به آن تن نمی دهند.
به نظر حضرتعالی چرا مقالات پژوهشی که در دانشگاه به چاپ می رسد نسبت به حوزه آمار بیشتری دارد، دلیل این تفاوت کجاست؟ در حالی که منابع و آن روش هایی که در حوزه اتفاق میافتد، روشهای پرعمقی است.
عوامل متعدد در آن نقش دارند، یک اینکه در دانشگاه ها یکی از معیارهای ارتقاء و پیشرفت علمی، داشتن مقالات علمی و کتاب است بالاخره یک استادی که می خواهد مراتب علمی اش را طی کند حتماً باید پژوهش بکند، حتماً باید مقاله داشته باشد، حتماً باید کتاب داشته باشد در حالی که حوزه چنین چیزی نیست، حوزه این طور نیست که کسی اگر بخواهد مثلاً مُلّا بشود کتاب داشته باشد بلکه در حوزه تمرکز بیشتر بر این مبنا است که بتواند استدلال خوبی بکند، بتواند تدریس خوبی داشته باشد.
پس معیار مقاله و کتاب نوشتن است؟
نه، در حوزه این معیار نبود الآن هم حتی به نوعی نیست بلکه مهم بیشتر کرسی درس است، در حوزه کسی کرسی درسش خیلی قوی باشد، انجا بهتر شناخته می شود، اما در دانشگاه ها بیشتر به وسیله مقالات، کتاب شناخته می شوند، بخش دوم هم که واقعیت هست که نباید نادیده گرفت آن ساز و کار آموزشی نگارش و پژوهش در دانشگاهها بیشتر از حوزه است، یکی از علت هایی که باعث تقویت پژوهش میشود استقبال جامعه است چراکه افراد به سمت نوشته هایی میروند که قدرت برقراری ارتباط را با آن نوشته داشته باشد و قدرت برقراری ارتباط نیاز به آموزش در روشها دارد و وقتی نباشد این ارتباط نویسنده و مخاطب برقرار نمی شود، بعضی از متونی که در حوزه نوشته میشود و یا تولید میشود عموماً خیلی مراجعه به آن نمیشود وقتی نشود نمود هم پیدا نمیکند، چرا؟ چون ادبیات گفتمانی را ندارد، یعنی ارتباط علمی بین جامعه عمومی و علمی به جهت نقص در آموزش تحقیق در منابع حوزوی نیست، منابع حوزوی تخصصیاند فقط عدهای خاص میتوانند این کتابها را بخوانند، یعنی طرف آگر این رشته را تخصص داشته باشد میتواند همین رساله های فارسی شما را نگاه کند، رساله های عملیه فارسی مردم عادی و عمومی نمیتوانند حتی با سوادشان هم نمیتوانند باهاش ارتباط برقرار کنند. من یک بار یک کسی آمد از من مسئله پرسید در تبلیغ که رفته بودم پاسخ مسئله را به او دادم، گفت آقا این کجاست؟ گفتم: تو رساله است، گفت من گشتم پیدا نکردم، گفتم بیا به تو بگویم کجاست، آورد برایش مسئله را خواندم گفتم این مسئله جواب شما در این مسئله هست، با تعجب گفت خوب من از کجا بفهمم این آنقدر فنی است من طلبه ای که درس خارج خوانده ام میتوانم از دل این مسئله فروعاتش را در بیاورم ولی او نمیتواند.
پس به سه دلیل آمار پژوهش در دانشگاه ها نسبت به حوزه بیشتر است؛ یکی اینکه ابزار و وسائل در دانشگاه ها نسبت به حوزه بیشتر است، طبعاً باید بیشتر باشد. دوم اینکه روش های تحقیق در دانشگاه ها به صورت کلاسیک تدریس میشود، رشته ای است ولی ما در حوزه چنین چیزی را نداریم. سوم اینکه ارتباط عموم مردم با پژوهش های حوزوی کمتر است چرا که زبان شان تخصصی است و نمیتوانند خوب ارتباط برقرار کنند.
راهکار حضرتعالی برای ارتقا فرهنگ پژوهش و تحقیق در حوزه های علمیه و برطرف کردن ضعف ها در این موضوع چیست و رسالت حوزههای علمیه در این زمینه کجاست؟
حوزه در این عرصه خوب وارد شده است یعنی همین بحث مدارج در حوزه که راه افتاد، افراد به سطح ۳ سطح ۴ که میرسند، مجبور میشوند که بروند و تحقیق و پژوهش کنند، بالاخره کسی که مدرک سطح ۳ حوزه را می خواهد بگیرد باید رساله سطح ۳ بنویسد، خود این انگیزهای میشود برای طلاب که بروند حتی آموزشش را هم ببینند، تا رساله خود را ارائه دهند.
نکته بعدی که حوزه باید به آن سمت برود مسئله شناسی است، حوزه مسائل اجتماعی جامعۀ خودش را رها نکند، برای اینکه مسأله را حل کند، نباید همه رساله ها فقط در موضوع فقه فردی افراد باشد چراکه در همان حالت سابق باقی خواهیم ماند درحالیکه انسان جنبه اجتماعی هم دارد و این جنبه اجتماعی تکلیف اجتماعی هم باید برایش بیاورد، تکلیف اجتماعی برای اینکه روشن بشود باید تحقیقاتی صورت بگیرد، برای اینکه تحقیقات خوب صورت بگیرد و عمیق داشته باشد نیاز به مطالعات اکتشافی دارد، برای مطالعات اکتشافی باید آموزش لازم داده بشود، یعنی اگر شما فقه را آموزش بدهید، اصول را آموزش بدهید، تفسیر را آموزش میدهید، روش تفسیر را هم آموزش بدهید، روش تحقیق در تفسیر را هم آموزش بدهید، روش تحقیق در(نه در روش تحقیق عمومی به همه بگوئید) بله آن ۲ واحد باید باشد، حوزه باید این تعریف را بکند؛ یعنی مثل سایر درسها روش تحقیق تفسیر، روش تحقیق در اصول، روش تحقیق … آن را هم بعنوان یک ماده درسی در جامعه ایجاد بکند.
مطمئناً چون محتوی، محتوای خوبی است پس میتوان تحقیقات عمیقی صورت بگیرد، البته این مسأله در دانشگاه ها در سطح کمتری است چون یک عده ای نشسته اند کارشان نوشتن رساله است پول میگیرند از شما رساله را پس از نیم ساعت تحویل شما میدهند و شما اصلاً نمی خواهد نگاه کنید فقط مهم این است که انجام بشود، چون ارتقائات را براساس مبتنی کردیم ، اگر حوزه هم ارتقائات را مبتنی براین نگاره ها بکند شاید آن سطحیت در اینجا هم اتفاق بیفتد.
با توجه به اینکه حضرتعالی به عنوان مسؤول برجسته برگزاری دوره طرح ملی روشمند سازی علوم اسلامی هستید این دوره چه کمکی می تواند در ارتقاء سطح پژوهشی و تحقیقی طلاب داشته باشد؟
با این دغدغه طرح ملی روشمندسازی علوم اسلامی که در حال برگزاری است آمده با بهره گیری از تجارب خوبی که در دانشگاه ها و مراکز تخصصی حوزه ها هست از حالت یکنواختی دربیاورد یعنی همۀ افراد بتوانند از آن بهره بگیرند نه یک گروه خاصی، این دبیرخانه تلاشش بر این است که بتواند یک سری کارگاه های پژوهشی که افراد را به صورت قدم به قدم آموزش بدهد و به وسیله آموزش این مسیر را طی بکند که فضا را برای تحقیق و پژوهش آماده کند.
طلاب با ورود به این کارگاه ها دغدغه برایش ایجاد میشود، توجه می کند که چه چیزهایی را نمی داند، یعنی کجاها نقص کارش است می تواند مقید باشد که نواقص خودش را برطرف کند.
ما بعضی وقت ها در جهل مرکبیم فکر می کنیم همه چیز را میدانیم ولی وقتی با سئوال مواجه بشویم یا دست اندازی جلو ما بیفتد تازه به مشکلات مان پی می بریم، برگزاری کارگاه های روشمند سازی علوم اسلامی طلاب متوجه می شوند که در این مسیر چه نواقصی داریم و بعد چه مسیری را باید طی کنیم؟ راه را نشان شان میدهد ادامه راه با خود افراد باشد که بتوانند به این سبب پیش بروند و در این زمینه پیشرفت کنند.