خانه / اخبار / «مشق اجتهاد» و احیای پژوهش در علوم اسلامی/ محمدعلی خادمی‌کوشا

«مشق اجتهاد» و احیای پژوهش در علوم اسلامی/ محمدعلی خادمی‌کوشا

اختصاصی شبکه اجتهاد: طرح ملی مشق اجتهاد، به سفارش میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی و با عاملیت مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا (ع) قم، امسال آغاز به کار کرد. این طرح که به دنبال آشناکردن عملیاتی طلاب نخبه سطح ۳ و ۴ حوزه های علمیه با روش تحقیق و روش شناسی اجتهاد بود، پس از برگزاری دوازده کارگاه در چهار شهر کشور، به کار خود خاتمه داد. در این دوره از این طرح ملی، بیش از ۱۷۰ پژوهشگر آموزش دیدند و مقالات بسیاری به دبیرخانه طرح ارسال شد. حجت‌الاسلام محمدعلی خادمی‌کوشا، عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق، یکی از اساتید این کارگاه‌ها بود. او در این یادداشت شفاهی، نظرات خود در رابطه با مسئله پژوهش در حوزه‌های علمیه و نقش مشق اجتهاد در این رابطه را بیان می‌کند.

چرا پژوهش در حوزه ها ،کمرنگ است؟

یکی از راه‌هایی که در حوزه برای قدم برداشتن در مسیر حل مسائل طی می‌کنند، آشنا کردن طلاب با امر پزوهش است. ما طلاب را با امر پژوهشی از ابتدا آشنا نکرده‌ایم و مقدار تلاش ما در این زمینه زیاد ولی ناکافی بوده است. این امر دلایل زیادی دارد.

دلیل اول، سرعت بالای تولید علم و عقب ماندن دائمی حوزه علمیه از پاسخگویی به این حجم از سوالات است.

دلیل دوم، آشنا نبودن طلاب با روش پژوهش است.

دلیل سوم این است که برنامه‌ی پژوهشی برای طلاب نگذاشته‌ایم. یک معاونت پژوهشی برای حوزه وجود دارد که اصل کارش همین است. ولی گویا برنامه‌شان تنها این است که پژوهش‌های انجام شده را آنجا جمع کنند. البته همین کار هم ناقص است. می بایست برای احیای امر پژوهش و برنامه ریزی برای طلاب، در قالب یک درس ۱ یا ۲ واحدی درسی مثل سایر دروس، روش پژوهش به طلاب تدریس شود. البته هنوز به اجبار این درس جزو برنامه‌ی درسی طلاب نیست تا روش تحقیق و پژوهش در فقه و اصول را یاد بگیرند.

دلیل چهارم آن است که هنوز نرم افزارهای مرتبط با پژوهش را تولید نکرده‌ایم. یعنی برنامه‌ای نداریم که بگوید روش تحقیق و پژوهش در فقه این است و در اصول این است و این دو با هم جدا هستند. پژوهش‌هایی که تا به حال نیز انجام شده است بر اساس توانایی‌های کلی طلاب است نه تخصص‌های خاص آن‌ها. اگر این کار انجام شود کار پژوهشی حوزه متحول می‌شود. اگر ما به هر طلبه‌ای  بگوییم به جای اینکه فقط در پایان سطح سه و سطح چهار پایان نامه بدهد، در طول درس خواندن از ابتدا تا انتها پژوهش‌های موردی کوچک انجام دهد و البته قبلش هم آموزش کار پژوهشی دیده باشد، وضعیت خیلی بهتر می‌شود.

دلیل پنجم این است که حمایت دولتی از پژوهش انجام نمی‌شود؛ یعنی گاهی خود طلبه باید از این پژوهشکده به آن پژوهشکده برود و درخواست کند که پژوهش آن را منتشر کند و ما اصلا سراغ آن نمی‌رویم و به جز جشنواره علامه حلی هیچ تشویقی نمی‌گذاریم. باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که مثلا اگر هرکس یک یا دو مقاله علمی پژوهشی بدهد مثلا معاف از پایان نامه سطح سه یا سطح ۴ شود. یا مثلا بابت انتشار کار پژوهشی حمایت مالی انجام شود. البته در شرایط فعلی، به صورت خیلی جزئی این کارها انجام می‌شود ولی گستردگی ندارد. اینها عوامل پنج گانه فاصله داشتن شرایط پاسخ دهی فقهی به مسائل جدید و تولید علم بودند.

«مشق اجتهاد» و احیای پژوهش در علوم اسلامی

اما برویم سراغ قسمت دوم سوال. مشق اجتهاد حرکتی است در زمینه‌ی احیای پژوهش اسلامی که امر بسیار مبارکی است. این کار چه موفق باشد و چه نباشد، کار بسیار بایسته‌ای است. اگر هم ضعف و نقصی دارد از عظمت کار کم نمی‌کند. به نظرم مسولین برگزارکننده‌ی کارگاه باید از این به بعد بیشتر دقت کنند و یک مقدار در مورد نوع کارگاه‌ها و اداره‌ی آن‌ها تجدید نظر شود. من در بعضی کارگاه‌هایی که بودم دو تا سه ساعتی با آنها کار کردم اما نتوانستم ساعت بیشتری وقت بگذارم تا بازخوردی از شرکت کنندگان بگیرم که چقدر پیشرفت کردند مگر چند بازخورد محدود.

کارگاه در اصل بدین شکل است که یک استادی وقت می‌گذارد و طلاب همه‌ی مطالب کارگاه را به صورت عملیاتی با همدیگر حل می‌کنند و یاد می‌گیرند و جلو می‌برند و در آخر بازخورد گرفته می‌شود و نواقص برطرف می‌شود. اما این کار در این کارگاه به صورت کمرنگ انجام شد.

البته اصل کار خیلی خوب بود؛ همین که طلبه‌ها حول موضوع روش‌های پژوهش دور یکدیگر جمع شوند، خیلی خوب است. من در طی کارگاه سه ساعته بازخوردهایی را دیدم که نشان می‌داد قبل و بعد کارگاه طلاب فرق کردند؛ منتها نیاز بود که بیشتر با آن‌ها کار شود تا ضعف‌ها و نواقص بیشتری دیده شود. من فقط یک ضعف آن‌ها را دیدم در حالی‌که اگر کارگاه دست یک یا دو استاد بود و آن‌ها فقط با این دو نفر ارتباط برقرار می‌کردند، زوایای مختلف نقص‌ها کشف و راه‌های رفع آن هم همان‌جا بیان می‌شد. در حالی‌که در این کارگاه من از یک زاویه وارد شدم و استاد دیگر از زاویه‌ی دیگر و آخر کار معلوم نشد که نواقص این‌ها چه مواردی است و چگونه باید حل کرد. هم چنین معلوم نشد که آیا این‌ها از همه جهت، روش پژوهش را یاد گرفتند یا خیر. البته اصل کار خوب بود که توانستند امر پژوهش را احیا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Google Analytics Alternative