استاد احمد مبلغی در میزگرد مدرسه دهم و یازدهم مشق اجتهاد عنوان کرد:
بزرگترین مسئولیت حوزه، حل چالشهای فقهی است
میزگرد چالشهای فقه در دنیای معاصر، در مدرسه دهم و یازدهم مشق اجتهاد برگزار شد. این میزگرد با حضور حججاسلام آقایان احمد مبلغی و مرتقی حسینی گرگانی، در مدرسه علمیه حجتیه قم و با همراهی دانشپژوهان برتر سطح سه و چهار جامعه المصطفی العالمیه برگزار شد. در ذیل، برخی نکات مطرحشده توسط استاد احمد مبلغی آمده است:
نمیتوان تعبیر چالش فراروی شریعت را به کار برد؛ زیرا دین و شریعت، کار خداست و چالشی ندارد. البته میتوان گفت چالشهای فراروی دینمداری و تحقق شریعت؛ بنابراین هرکجا که عنوان عمل انسانی صدق کند، سخن از چالش به میان آوردن امری معقول است.
درگذشته تعبیر نوازل را برای موضوعات جدید فقهی به کار میبردند و در دوره فقه کلاسیک، فقه مستحدثه را به کار میبرند. در اصل، هر چیزی که نو بوده و رخ میدهد موضوع فراروی فقه است و فقه باید به سمت پاسخ دادن به آن پیش رود.
در ادبیات اهل سنت واژه فقهالتوقع وجود دارد که ناظر به آینده است؛ یعنی آنچه احتمال وقوع آن را در آینده میدهیم را بررسی میکنند. امروزه هم خوب است فقه آینده ایجاد شود.
درگذشته نیز در فقه چالش بوده است، ولی نه زیاد؛ چون مسائل آن دوره محدود بوده و پیچیده نیز نبود. از همین روی این چالشها بازتاب چندانی نداشت و از اصالت فقه نمیکاست و فقه حضور قوی و نیرومند در جامعه داشت.
فرآیند پوششی فقه ضعیف است
امروزه فقه، حقیقتاً با چالشهای بسیاری مواجه است که میتوان به سه سنخ تقسیمبندی کرد؛ اول: چالش در پاسخگویی و پوشش دهی؛ دوم: چالش در حضور یابی و جایگاه فقه در جامعه و سوم: چالش در کارآمدی و تأثیرگذاری.
فقه باید چتر خود را بگستراند و همه مسائل جدید به درون فقه راه یابد و حل شود؛ ولی معالأسف این چالش وجود دارد و بسیاری از مسائل امروزی، توسط فقه پوشش داده نشده و این فرآیند پوششی، ضعیف است.
نمیتوان گفت عدم پاسخگویی فقه به برخی مسائل منعی ندارد؛ زیرا فقه کارش پاسخ دادن به مسائل جدید است و نباید صورتمسئله را پاک کرد. در غیر این صورت مردم پاسخها را از جاهای دیگر میگیرند و جامعه منسجم فقهی شکل نمیگیرد.
ساختار و مناسبات جامعه دائماً در حال تغییر است و وقتی ساختار اجتماعی تغییر پیدا کرد، فقها باید به تغییر این ساختارها واقف باشند؛ اینهمه علوم بشری در طول زمان مسئله ایجاد میکنند، ولی ما به کدامیک از این مسائل پاسخ دادهایم. ما سر جای خود نشسته و بررسی نکردهایم.
چالشهای پیش روی فقه، دینمداری مردم را تضعیف میکند
از طرفی نمیتوان گفت که موضوعات مسائل، ربطی به فقیه ندارد؛ در این صورت وقتی فقیه موضوع را نشناسد پس برای چه چیزی تتبع میکند؟ تتبع برای موضوعی که در ذهن خود بافتهایم به درد نمیخورد؛ زیرا گاهی مسائل ذوابعاد و ذواضلاع شده و مطالعات بینا رشتهای لازم و ضروری است.
وقتی فقه، فراگیری و دربگیری نداشته باشد جایگاه نخواهد داشت و کارکردی نیز نخواهد یافت؛ بنابراین بحث چالشهای فقهی را باید جدی گرفت و تصور نکنیم که اگر این چالشها را بحث نکنیم مشکلی رخ نمیدهد؛ زیرا بر دینمداری مردم سرایت میکند و دینمداری و ایمان را هم تضعیف خواهد کرد.
البته نباید تصور کرد که فقه قادر به پاسخگویی نیست؛ زیرا دین اوسع، قویتر و گستردهتر از همه مسائل است.
امروزه مسئولیت حوزه در شناخت این چالشها و حل آنها بهصورت دقیق، بزرگترین مسئولیتی است که بالاتر از آن، مسئولیتی برای حوزه وجود ندارد.